'''قانون جذب''' نظریه ای برگرفته از علوم مختلف از جمله فیزیک کوانتوم، شیمی، زیست شناسی، روانشناسی و... است که بیان می کند؛ هر فرد این قدرت را دارد که اتفاقات زندگی خود را کنترل کند و چیزی به نام جبر در زندگی وجود ندارد. هر انسان با توجه و تمرکز بر موضوعات مختلف، احساسات منفی یا مثبتی همسان با موضوع مورد توجه، در درون خود احساس می کند. این توجه و تمرکز فرد بر یک موضوع سبب می شود فرکانس هایی توسط ذهن او، به کائنات ارسال شود. شخص با توجه کردن و ارسال این فرکانس ها به کائنات، اتفاقاتی از همان جنس (مثبت یا منفی) را به زندگی خویش جذب می کند. این نظریه معتقد است که جهان و افکار، هر دو از «انرژی» ساخته شده‌اند و از طریق فرایند «انرژی‌های همانند، همدیگر را جذب می‌کنند» شخص می‌تواند با توجه به سلامتی و روابط بهتر، سلامتی و روابط شخصی خویش را ارتقا بخشد. - این نظریه معتقد است که قانون جذب یک قانون پایه ای در کل کائنات است و ما چه آن را قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم، هر لحظه در حال استفاده از آن هستیم. مبتنی بر این نظریه، انسان با ذهن خود فرکانس هایی از جنس انرژی به جهان ارسال می کند و چون جهان نیز از جنس انرژی است، پس این فرکانس ها را دریافت کرده، و به صورت اتفاقات و وقایع مختلف ترجمه می کند و سپس به زندگی افراد باز می گرداند. واژه قانون جذب در سال 2006 توسط فیلم راز به جهان معرفی شد. این واژه در سال 2006 متولد و توسط خانم [[استر هیکس]] به جهان معرفی شد اما این قانون از ازل در جهان موجود بوده و تمام افراد موفق تاریخ، اعم از فیلسوفان، منجمین و دانشمندان همواره از آن باخبر بوده و از آن استفاده کره اند.
در فیلم راز که سال 2006 توسط راندا برن ساخته شد بیان می شود که قانون جذب 3 مرحله دارد:
1-درخواست
2-باور
3-پذیرش
مرحله درخواست همان هدفگذاری است. فرد باید اهدافی واضح و مشخص را برای خود تعیین کند و این کار سبب می شود فرکانس هایی واضح و مشخص به کائنات ارسال کند. مرحله دوم باورسازی است. برای رسیدن به یک هدف باید باورهایی هماهنگ و همسان با هدف تعیین شده در ذهن پرورش داده شود. مرحله سوم پذیرش است. فرد همیشه باید آماده دریافت آنچه درخواست کرده باشد. از نشانه ها و هدایت های کائنات استفاده کند و در زمانی که نیاز به اقدام است، برای دستیابی به هدف اقدام شود. قانون جذب توسط برخی افراد که درک درست و کاملی از قانون ندارند، شبه علم و خرافات، تلقی شده است. در حالی که افراد بسیاری در این حوزه فعالیت می کنند که توانسته اند از طریق این قانون بزرگ زندگی خود را متحول کنند. در حالی که منتقدان هیچ جایگزین و راه حل تحول آفرینی ارائه نکرده و تنها به انتقاد از این مکتب فکری پرداخته اند.